قالب وردپرس بیتستان پرنده فناوری
خانه / انتخاب سر دبیر / از اسارت گلنار تا تولد ” لێ یارێ ” – به قلم کلیم الله توحدی

از اسارت گلنار تا تولد ” لێ یارێ ” – به قلم کلیم الله توحدی

شکل گیری آهنگ لێ یارێ (Lê Yarê) به یک قتل و غارت و اسارت بزرگ تاریخی برمی گردد که بر سر کرمانج های ایل باچوانلوی قوچان ( یکی از شاخه های مهم ایل بزرگ زعفرانلو ) آمده.  سحرگاه ۲۰ آبان ۱۲۸۴ شمسی  گروهی از ترکمانان غارتگر مسلح بر سر چادرهای ایل کرمانج باچوانلو ریخته و با کشتن مردان و آتش زدن چادرها ، حدود ۶۳ نفر زن و دختر آنها را به اسارت می برند. این حادثه آنچنان وحشتناک و غم انگیز بود که در سرتاسر کشور و حتی در روزنامه های خارج از ایران هم انتشار یافت، بعد ها چند نفر معدود از اسرا خریده و آزاد گردیدند، اما بسیاری از آنان در اسارت به ازدواج جوانان ترکمن در آمدند و همانجا ماندند .

گفته ها و روایات بسیار غم انگیزی در رابطه با این اسرا در طول زندگیشان در اسارت نقل شده است که شنیدن آنها دل هر شنونده ای را به درد می آورد.
آهنگ “لێ یارێ (Lê Yarê)” که امروز به عنوان برگی تاریخی بر ادبیات کرمانجی خراسان خودنمایی می کند ، از سینهٔ پر داغ یک جوان کرمانج برخاسته که معشوق عزیزش را در این شبیخون به اسارت برده و در بازارهای بخارا و خیوه فروخته اند.
بهمن : جوان عاشق پیشه کرمانج که چوپانی یکی از گله های گوسفندان را بر عهده داشت، روز دوم بعد از ماجرا، خبر شوم  اسارت گلنار را شنید.
او که نمی توانست گلنارش را در اسارت دشمن ببیند ، گله  گوسفندان را در کوهستان رها کرد و به محل چادرها برگشت، اما غیر از تلی خاکستر چیزی بر جا ندید، همه چیز بر باد رفته بود، همه چیز به غارت و چپاول دزدان رفته بود .بهمن در حالیکه می گریست ، از تیغه کوه بالا رفت ، خسته و کوفته بر روی تخته سنگی نشست و در حالیکه نی هفت بند خویش را از کمربند می گشود بر این فاجعه نفرین فرستاد .
آنگاه لبهای لرزانش را با نی آشنا کرد و آهنگ جدایی که بعدا در میان کرمانج های خراسان به «لێ یارێ» معروف شد ، از اعماق قلب  خونینش برخاست.
گویی از نی ( آن رفیق دیرینش ) می خواست ناله جگرسوز او را از کوهستان قوچان به ترکمن صحرا و به گوش گلنار عزیزش برساند. انگشتان بهمن با استادی تمام بر روی سوراخهای نی می لغزید و همراه با فریاد و فغان نی، قطرات اشک بر رخسار مردانه بهمن روانه می شد.
انگار بهمن به نسیم التماس میکرد که پیام او را به عزیز از دست رفته اش در دیار رنج و غربت برساند . دست بر بناگوش نهاد و برخروشید و آهنگ لێ یارێ را این چنین در فغان کوهستان سرداد:

.
ئەز کوو ئیرۆ پڕ  غەمگینم لێ یارێ لێ یارێ گوڵنارێ
چاڤ ل بینان دگەڕینم لێ یارێ لێ یارێ هەڤالێ
نیشان ژه ته ئەز ناڤینم گوڵنارێ

.
منبع : صفحه شخصی کلیم الله توحدی – جلد سوم کتاب حرکت تاریخی کورد به خراسان .

همچنین ببینید

گاهی توقف، حلقه اتصال به ادامه راه است

در سالیان اخیر با پیشرفت بشر در عرصه های گوناگون، سطح رفاه و امکانات تغییر …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.