قالب وردپرس بیتستان پرنده فناوری
خانه / یادداشت / آوای اساطیر – بمناسبت درگذشت استاد طاهر یارویسی

آوای اساطیر – بمناسبت درگذشت استاد طاهر یارویسی

آوایی اساطیری،تمام فضا را  بە چنگ خود مینوازد.

اول و آخر تمام سخنها “یار” است.

“هو ، اول و آخر یار”.

چقدر  فضای  معنوی ،دل حاضرین و شرکت کنندگان را بە وجد می آورد.همە همگام و هم صدا با آوایی کە از دل اساطیر،با قدمتی هزاران سالە کە باد را برای نوازش گیسوان افسار گسیختە ی  درختان  بە  “هو کردن” وامیدارد.

چهار شنبە  ۲۶ تیر ماە ۱۳۹۸٫مراسم خاکسپاری  استادی ارجمند بنام: مرحوم طاهر یارویسی ،تنبور نوازی دیرین در شهر گهوارە برگزار شد.

همە، پیر و جوان ،اداری و مردمی، مقامدار و درویش….هو کنان در کنار هم با نوای تنبور و کلام  بە وجد می ٱیند.مثل اینکە تنبور رشتە کلام این مراسم را بە دست اساطیری خود گرفتە،

استادی تنبور نواز  از دیاری اساطیری،چشم از جهان فرو بستە و مردمانی تنبور نواز و هنرمند، با نوای تنبور، یار دیرین خود را بە دست یار ابدی می سپارند

اول و آخر یار….. .

چقدر انسان میتواند  با موسیقی و کلامهای زندە در موسیقی،ارتباط بگیرد،از  کودکی نوپا  تا پیری  کهنسال.

برایم  خیلی جالب  بود، در یک  مراسم خاکسپاری، خبری از اشک و شیون نباشد،همە در کنار هم، برابر و برادر  فقط هو میکنند و با نوای تنبورنوازی و کلام و شعر کردی کە از دل اساطیر بپا خواستە، استاد و پیر خود را بە دستان  امانتدار خاک، بدون هیچ  تشریفات امروزی،بە خاک میسپارند.

در پایان مراسم مردم صف کشیدە تا افرادی کە با سینیهای رویی ،کە  هر کدام نمادی  از نیازهای انسان است را یک بە یک  بە دستان مردم بسپارند، شکلات و میوە گیلاس و نان گردە.

با دو دستی نیاز و برکت خدا را تحویل  میگیرند و میبوسند و بە پیشانی میگذارند، بدون هیچ ادعا و اصرافی، یکسان و برابر.

در پایان مراسم هم  صفی از  نزدیکان مرحوم استاد گرانقدر طاهر یارویسی در جمخانه شهر گهوارە تشکیل میشود  و تک تک  حاضرین، بە بازماندگان  تسلیت میگویند و رهسپار شهر و دیار خود میشوند.

مراسمی  کە بیشتر شیوەی درویشی و معنوی دارد،بدون اشک و فغان و زراری، یار خود را تحویل  یار دیگر میدهند و تنبور مینوازند و شکر  نعمت میکنند و دست همدیگر را بە نماد برادری و برابری  می فشارند.

براستی،امروز   حقیقت  این  شعر  برایم محرض شد:

بیا تا قدر یکدیگر بدانیم

کە تا  ناگە ز یکدیگر نمانیم

یا:

امروز کە در دست توام مرحمتی کن

فردا کە شدم خاک چە سود اشک ندامت.. .

مثل اینکە جامعە  یارسان براستی  قدر بزرگان و عزیزانشان را دانستە و بزرگان هم در زمان حیات، بزرگی خود،  در اصل کلمە را  بجای ٱوردەاند  کە اینچنین  پر شور و معنوی  یار خود را تحویل یار دگری میدهند.

“هو اول و آخر  یار”

.

اسلام آباد غرب ۲۷ تیر ماە سال ۱۳۹۸

احمد بساطی

همچنین ببینید

گاهی توقف، حلقه اتصال به ادامه راه است

در سالیان اخیر با پیشرفت بشر در عرصه های گوناگون، سطح رفاه و امکانات تغییر …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.