کم کم دارد باورم میشود دنیا مثل سهشنبهای نحس دیر میگذرد و این ساعت لعنتی زمان را نمیفهمد آنروزها بیشتر از یک عمر لازم داشتم تا تنها زیباییت را مرور کنم با هر نگاه به کشف تازهای میرسیدم مثل رگه های طلا در معدنی قدیمی هر قدر پیرتر میشوی …
ادامه نوشته »